عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت / صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یک مـــــــاه ی خود را در رمضـــــــــان،
از ایــــــن به بعــــــــــــد هم حفـــــــــــــظ کنیم

خدایا خیلی سعی کردم قدر این مهمونی رو بدونم ولی بازم احساس می کنم نتونستم
یعنی سال بعد هم ما رو دعوت می کنی؟

به مه روزه مرا توبه اگر در خور بود / روزه بگذشت و کنون نیست مرا آن درخور
شب عید آمد و می خواهم بر بام جهنم / گویم از نو شدن ماه چه دارید خبر؟

رمضان شد چو غریبان به سفر بار دگر / اینت فرخ شدن و اینت به هنگام سفر
عید فطر مبارک

بگذشت مه روزه و عید آمد و عید آمد / بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد / معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد

روزه یکسو شد و عید آمد و دل ها برخاست / می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
عید بر عاشقان مبارک

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود / صد حیف ازین بساط که برچیده میشود
در این بهار رحمت و غفران و مغفرت / خوشبخت آنکسی ست که بخشیده میشود

فطر آمده خوردنی فراوان بخورید / پیتزا و کباب و مرغ بریان بخوریـد
دزدانه اگر در زمضان می خوردید / شوال رسیده پس نمایان بخورید !

صفحه قبل 1 صفحه بعد